اپل در رویداد ۲۵ مارس (۵ فروردین) بهاحتمال زیاد سرویس ویدئوی خود را درکنار سرویس جدید اخبار معرفی خواهد کرد. آخرین اخبار حاکی از آن است که احتمالا شرکتهای بزرگی همچون HBO،Showtime و Starz در ارائهی اولین محتواها برای سرویس استریم ویدئو، با اپل همکاری خواهند کرد.
برای سرویسهای ارائهدهندهی محتوا (خصوصا ویدئویی) پیدا کردن شرکای تولیدکننده یکی از حیاتیترین مراحل محسوب میشود. دربارهی اپل، سهم عظیمی از محتوای اولیهی سرویس ویدئو، توسط شرکتهای دیگر تولید خواهد شد، چرا که محصولات اختصاصی کوپرتینوییها هنوز برای عرضه آماده نیستند.
اپل برای تولید محتوای اختصاصی سرمایهگذاریهای بزرگی انجام داد و نامهای مشهور در بین همکاران آنها برای تولید محصولات قرار دارند. بسیاری از آنها در رویداد پیش رو در سالن استیو جابز اپل پارک حضور خواهند داشت. همانطور که گفته شد، اکثر محصولات آن همکاریها هنوز آمادهی عرضه و توزیع نیستند. البته، تعداد کمی از آن محتوای ویدئویی همچون Carpool Karaoke برای ارائه در رویداد ۵ فروردین آماده خواهند بود.
شبکههای بزرگ تولید محتوا، اکنون در حال مذاکره با اپل دربارهی مواردی همچون تجربهی کاربری وبازاریابی هستند. بهاحتمال زیاد، قرارداد نهایی با برخی از آنها تا روز جمعه عقد خواهد شد. قبلا مشخص شده بود که بازیگران بزرگی همچون نتفلیکس و Hulu، تمایلی برای حضور در سرویس ویدئویی اپل ندارند. البته، هولو درحال حاضر مجوز عرضهی محتوای اختصاصی خود را در اپلیکیشنApple TV صادر کرده است، اما بهنظر میرسد آنها تنها تا همین حد به همکاری با کوپرتینوییها ادامه دهند. درمقابل، نتفلیکس بهقدری با سیاستهای اپل مشکل دارد که حتی اجازهی ثبتنام مستقیم از اپلیکیشن را به کاربران نمیدهد.
بلومبرگ در تحلیل خود از سرویس آتی اپل میگوید که خدمات مورد انتظار، بهاحتمال زیاد در اپلیکیشن TV در iOS و Apple TV ارائه خواهند شد. البته، هنوز جزئیات زیادی از نحوهی ارائهی خدمات و چگونگی پرداخت و عضویت کاربران در سرویس استریم اپل، نامشخص مانده است. کارشناسان پیشبینی میکنند که سرویس پیش رو، احتمالا ساختاری شبیه به نتفلیکس خواهد داشت و با تولیدکنندههای محتوا نیز قرارداد مشارکت در درآمد اجرا میشود.
پیشبینی دیگر پیرامون سرویس استریم اپل میگوید که آنها احتمالا به اپلیکیشنهای همکار در حوزهی ویدئو نیز، حق اعطای عضویت را از داخل اپلیکیشن TV میفروشد. درنهایت این سوالها ایجاد میشود که آیا کاربران برای مشاهدهی برخی از محتوا، باید از اپلیکیشنهای ثالث خارج شوند؟ ظاهر اپلیکیشن TV پس از پیادهسازی ساختار جدید، برای کاربران بدون حق اشتراک چگونه خواهد بود؟
بههرحال رویداد ۵ فرووردین اپل با اخبار متعددی پیرامون سرویسهای آن شرکت همراه خواهد بود. درکنار سرویس ویدئو، بخش اخبار نیز جزئیات متعددی را به خود اختصاص میدهد که هنوز برای کارشناسان و کاربران، مجهول است. تنها میدانیم که سرویس مجلهها، در قالب Apple News App عرضه میشود. بلومبرگ پیشبینی میکند که ۲ سرویس مذکور بهصورت مجزا عرضه خواهند شد، اما احتمالا اپل پیشنهاداتی را نیز بهصورت بستههای ترکیبی سرویسهای فوق به کاربران عرضه میکند.
گوگل امروز گزارشی از تعداد تبلیغات بد پاکشده در سال گذشته را ارائه داد. معمولا هر سال این رقم افزایش پیدا میکند؛ اما امسال برخلاف سالهای گذشته این آمار کاهش یافته است.
«تبلیغات بد» به تبلیغاتی اطلاق میشود که سیاستهای تبلیغات گوگل را نقض میکنند و محتوایشان شامل کلاهبرداری و فیشینگ و بدافزار است. اینها ممکن است تنها یکبار و بهطور تصادفی اتفاق بیفتند یا کلاهبرداران با هدف بهدستآوردن پول آنها را انجام داده باشند.
براساس گزارش گوگل، تیم تبلیغات این شرکت حدود ۲.۳ میلیارد تبلیغات بد را در سال ۲۰۱۸ حذف کرده که این آمار حدود ۲۸ درصد درمقایسهبا سال گذشته آن کاهش یافته است. گفتنی است در سال ۲۰۱۷، این رقم ۳.۲ میلیارد بود. بهعبارتِدیگر، میتوان گفت گوگل در سال ۲۰۱۷، بهازای هر ثانیه بیش از ۱۰۰ تبلیغ را مسدود و پاک کرده؛ ولی این رقم در سال ۲۰۱۸، بهازای هر ثانیه کمتر از ۷۵ تبلیغ بوده است.
وقتی از گوگل پرسیده شد «چرا در سال گذشته تبلیغات بد کمتری درمقایسهبا سالهای پیش حذف کرده است؟»، پاسخی نداد. بااینحال، دلایلی وجود دارند که پاسخ این پرسش را برای ما روشن میکنند. دلیل اول این است که گوگل تبلیغات بد را قبل از تأثیرگذاری روی کاربران مسدود میکند.
گوگل میگوید در سال ۲۰۱۸، در پشت پردهی تعداد زیادی از تبلیغات بد و نه فقط خود تبلیغات، اقدامات مشترکی برای پیگیری بازیگران بد انجام داده است. سپس، برای شناسایی و نابودی حدود یک میلیون حساب کاربری تبلیغکنندگان بد، شامل تقریبا ۷۳۴,۰۰۰ ناشر و توسعهدهندهی اپلیکیشن، از فناوری بهبودیافتهی یادگیری ماشین استفاده کرده است. این رقم درمقایسهبا سال ۲۰۱۷ حدود دوبرابر بیشتر است. طبیعتا اقدام در سطح حسابهای کاربری در ریشهکنکردن تبلیغات بد تأثیر بیشتری خواهد گذاشت و یک حساب کاربری بد میتواند هزاران تبلیغ بد ایجاد کند.
افزونبراین گوگل در سال ۲۰۱۸، ۳۳۰ عملیات تشخیص و دستهبندی را برای تشخیص بهتر تبلیغات بد در صفحات وب انجام داده است؛ یعنی سهبرابر بیشتر از عملیات انجامشدهی مشابه در سال ۲۰۱۷. اینگونه بود که گوگل تبلیغات نقضکنندهی سیاستهایش را بهطور کامل از ۱.۵ میلیون اپلیکیشن و ۲۸ میلیون صفحهی وب پاک کرد. این تخلفات با ترکیبی از بررسیهای دستی و یادگیری ماشین شناسایی شدند.
درنهایت، گوگل با شرکت امنیت سایبری White Ops و افبیآی و سایر شرکتهای این حوزه همکاری کرد تا عملیات بینالمللی کلاهبرداری از تبلیغات را خنثی کند. این عملیات که با اسم رمز 3ve به آن اشاره میشود، از مراکز داده، رایانههای آلوده به بدافزارها، دامنههای تقلبی و وبسایتهای جعلی برای ایجاد بیش از ۱۰,۰۰۰ دامنهی ساختگی و تولید بیش از ۳ میلیارد درخواست در روز استفاده میکرد. اواخر سال پیش نیز، افبیآی ۸ نفر را به پولشویی و سرقت هویت متهم کرد.
در سال ۲۰۱۸، گوگل ۳۱ سیاست جدید را برای بخش تبلیغات خود اعمال کرد تا حوزههایی مانند خُردهفروشی بلیت و ارزهای دیجیتال و سرویسهای محلی را پوشش دهد. درنتیجهی این اقدام، ۲۰۷,۰۰۰ تبلیغ خردهفروشی بلیت و ۵۳۱,۰۰۰ تبلیغ مربوطبه ضمانتنامهها و ۵۸.۸ میلیون تبلیغات فیشینگ حذف شدند.
افزونبراین، گوگل سیاست جدیدی برای تبلیغات انتخاباتی پیش از انتخابات میاندورهای آمریکا اعمال کرد که بهواسطهی آن، ۱۴۳,۰۰۰ تبلیغات انتخاباتی تأیید شدند. بهعلاوه، این شرکت گزارش شفافیت تبلیغات سیاسی منتشر کرد که بهکمک آن، اطلاعات بیشتری از رزروکنندگان تبلیغات انتخاباتی بهدست میآید. همچنین، این غول دنیای جستوجو قول داده در سال ۲۰۱۹ نیز، ابزار مشابهی پیش از انتخابات اتحادیهی اروپا و هند ارائه کند.
علاوهبراینها، گوگل تبلیغات مربوطبه اخبار نادرست و وبسایتهای دارای محتوای بیکیفیت را بهدلیل نقض سیاستهای مربوطبه محتوای دروغین و تنفرآمیز و بیکیفیت از حدود ۱.۲ میلیون صفحهی وب و بیش از ۲۲,۰۰۰ اپلیکیشن و ۱۵,۰۰۰ وبسایت حذف کرد. برای مثال، سیاست محتوای خطرناک و توهینآمیز شامل ممنوعشدن کلمات و محتواهای تنفرآمیز است.
درزمینهی سیاستگذاریها، گوگل قصد دارد در ماه آینده، بخش مدیریت سیاستها را در واحد تبلیغاتش راهاندازی کند. راهاندازی این بخش به تبلیغدهندگان کمک میکند تا بدانند خلاقیت تبلیغاتیشان با سیاستهای گوگل دراینزمینه سازگار است یا خیر. درهرحال، مسلم است که گوگل باید به مبارزه با «تبلیغات بد» ادامه بدهد تا مطمئن شود کاربرانش فضای شبکهاش را با کلاهبرداری و تقلب و بدافزار پر نخواهند کرد.
تماشای ویدئو یکی از آن فعالیتهای سرگرمی محسوب میشود که درکنار دوستان، لذتی دوچندان دارد. فیسبوک، سال گذشته با معرفی قابلیت جدید Watch Party تلاش کرد تا سهمی از این نوع از فعالیت اجتماعی کسب کند. بهنطر میرسد آنها در تلاش هستند تا قابلیتی مشابه را در اینستاگرامنیز آزمایش کنند.
جین مانکوم وونگ از هنگ کنگ، در توییتی خبر آزمایش اینستاگرام را بیان کرد. احتمالا قابلیت مذکور، در یک چت ویدئویی در اینستاگرام قابل دسترسی باشد و با کلیک کردن روی یک دکمهی مخصوص بتوان آن را اجرا کرد. البته، هنوز مشخص نیست که چه نوع از ویدئوها را میتوان با قابلیت جدید، همراه با دوستان مشاهده کرد، اما اگر اینستاگرام، بخش یادشده را برای گسترش بیشتر IGTV توسعه دهد، قطعا رقابت با یوتیوب شدیدتر خواهد شد.
همانطور که در تصاویر منتشر شده توس وونگ میبینیم، یک تب پیشنهادی برای ویدئوهای مرتبط به کاربر نمایش داده میشود و او میتواند حتی فهرستی از ویدئوهای منتخب قبلی خود را نیز مشاهده کند. اینستاگرام، تاکنون هیچ اظهار نظری دربارهی خبر و قابلیتهای مرتبط با آن نداشته است. وونگ در مصاحبه با سرویس Mashable گفت:
تصور میکنم تماشای ویدئو با دوستانم در کشورهای دیگر، قابلیت جذابی باشد. بهعلاوه، امیدوار هستم آنها ویدئوهای IGTV را نیز به این قابلیت اضافه کنند.
فیسبوک پس از رونمایی از قابلیت واچ پارتی، شاهد ۱۲ میلیون تماشای مشترک در گروههای فیسبوکی بود. با نگاهی به همین آمار میتوان متوجه شد که چرا آن شرکت، متمایل به تکرار تجربهی تماشای مشترک در اینستاگرام است. بههرحال، آنها اکنون در جذب مخاطب برای IGTV هم با چالشهای متعدد روبهرو هستند. بهعلاوه تولیدکنندهها هم اعتقاد دارند ویدئوها در یوتیوب بازدید بیشتری کسب میکنند. بههمین دلیل، آنها تمایل کمتری برای اشتراک ویدئوها در IGTV دارند
همبنیانگذار واتساپ، برایان اکتون، در جدیدترین اظهارنظر خود با لحنی تند بهنوعی همهی مردم را به پاک کردن حسابهای کاربری خود در فیسبوک فراخواند. او که اکنون مدیر شرکت غیرانتفاعی Signal از رقبای جدی واتساپ است، مدیرعامل فیسبوک، مارک زاکربرگ را بهخاطر معاملهی حریم خصوصی کاربران برای درآمدزایی، مورد انتقاد قرار داد.
برایان در صحبتهای خود از همهی مردم خواست تا با پاک کردن همهی اپلیکیشنهای خانوادهی فیسبوک از گوشیهای هوشمند و دیگر دستگاههای خود، اکوسیستم آن را ترک کنند. اظهارنظرهای او، پس از اتهامات پیدرپی مرتبط با حریم خصوصی غول شبکههای اجتماعی صورت میگیرد؛ اتهاماتی که هر کدام در ماههای گذشته، فاجعههایی برای فیسبوک بههمراه داشتهاند.
همبنیانگذار واتساپ در سالهای گذشته هم بهصورت جدی از شرکتهای سیلیکونولی همچونگوگل و فیسبوک انتقاد کرده بود. او آنها را بهخاطر مدل درآمدی و هزینه کردن دادههای مردم برای کسب پول، سرزنش میکند. اکنون او برای دومین بار، نظر منتقدانهی جدی خود را دربرابر شرکت بزرگی همچون فیسبوک بیان میکند. او سال گذشتهی میلادی هم در پی بحران کمبریج آنالیتیکا، از مردم خواسته بود که فیسبوک را ترک کنند. برای یادآوری بهتر است بدانید که دادههای ۸۷ میلیون کاربر بهصورت نادرست در اختیار کمبریج آنالیتیکا قرار گرفت که در جریان انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا، استفاده شد.
فیسبوک، در ماههای گذشته با چندین پروندهی حقوقی پیرامون حریم خصوصی و سوءاستفاده از دادههای کاربران هم روبهرو شده بود. آن اتهامات، موجب بازرسیهای جزئی کمیسیون تجارت فدرال آمریکا، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آن کشور و همچنین چند سازمان دولتی دیگر در روندهای کاری فیسبوک شد.
اکتون در سال ۲۰۱۴ سرویس پیامرسان خود را به مبلغ ۱۹ میلیارد دلار به مارک زاکربرگ فروخت. او در سال ۲۰۱۷ و پس از اعلام تصمیم فیسبوک برای نمایش تبلیغات در واتساپ، شرکت را ترک کرد. او در دفاع از تصمیم خود برای فروش واتساب در سال ۲۰۱۴ گفته بود که هدفش، سودرسانی به کارمندان و سرمایهگذاران بوده است. بهعلاوه، اکتون گفت که قدرت و توجیهی برای رد کردن پیشنهاد فیسبوک نداشت.
اکتون در مصاحبهای در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا گفت:
من ۵۰ کارمند داشتم و باید به آنها فکر میکردم. درنتیجه، درآمدی که آنها از فروش شرکت کسب میکنند نیز برایم مهم بود. من باید سرمایهگذاران شرکت و همچنین سهم کم خود را نیز در نظر میگرفتم. درنهایت، اگر تصمیم به رد پیشنهاد هم داشتم، نفوذ کافی برای اجرای آن نداشتم.
مدیرعامل سابق واتساپ در صحبتهای خود گفت که مدل درآمدزایی فیسبوک را در آن اپلیکیشن پیامرسان نمیپسندند. شایان ذکر است، همبنیانگذار دیگر واتساپ یعنی جان کوم هم یک سال پس از همکار قدیمی خود شرکت را ترک کرد. او هم با رویکرد فیسبوک دربارهی دادههای شخصی کاربران و حریم خصوصی مخالف بود.
بنیانگذاران واتساپ در گذشته تلاش کردند تا بدون بمباران کردن کاربران با تبلیغات، از سرویس خود درآمدزایی کنند. آنها حتی دریافت یک دلار بهصورت سالانه از کاربران را نیز در نظر داشتند که در روزهای ابتدایی کار واتساپ آن را امتحان کردند. این زوج تصور میکردند که مدل سرویسی برای واتساپ، میتواند مسیر علاقهمندی و اهداف آنها را به کاربران نزدیک کند. آن مدل، نیاز کاربران به حریم خصوصی و امنیت حرفهای را هم تأمین میکرد و در مقابل مدل فیسبوک، یعنی فروش دادهها به تبلیغدهندهها برای پیدا کردن راحتتر مخاطبان، قرار میگرفت.
It is time. #deletefacebook
— برایان اکتون (@brianacton) بیست مارس ۲۰۱۸
توییت مشهور برایان اکتون
اکتون دربارهی طرح دریافت سالانه یک دلار از کاربران گفت:
اگر یک میلیارد کاربر داشته باشید، با آن مدل به یک میلیارد درآمد در سال میرسید، اما گوگل و فیسبوک چنان درآمدهایی را نمیپسندند. آنها میلیاردها دلار درآمد از هر سرویس میخواهند.
همبنیانگذار واتساپ قبلا در مصاحبهای با واتساپ گفته بود که فیسبوک و مدیرش قصد دارند در دورهای ۵ ساله، درآمد واتساپ را ازطریق نمایش تبلیغات به کاربران، به ۱۰ میلیارد دلار برسانند. بهعلاوه، او از طرحهای آنها برای ایجاد ارتباط مستقیم کسبوکارها با مخاطبان صحبت کرد. اکتون در آن مصاحبه گفت:
انگیزهی درآمدزایی با ساختارهای سرمایهداری، یا نیاز به پاسخگو بودن به والاستریت، باعث شد تا نفوذ به حریم خصوصی کاربران اینچنین افزایش یابد و رخدادهایی اتفاق بیافتد که مورد پسند هیچیک از ما مردم نیست.
رویداد On Air Fest مکانی برای گردهمایی فعالان حوزهی محتوای صوتی است که شرکتهای بزرگ در آن حضور مییابند. در بخشی از رویداد امسال بهنام Hot Pod Summit، شرکتهای مهمی همچون گیملت (Gimlet)، از زیرمجموعههای اسپاتیفای و لومیناری (Luminary)، عضو جدید سرویسی شبیه به نتفلیکس برای پادکستها بهنام Thunderdome و پلتفرم پادکستی بریکر (Breaker) حضور داشتند. در آن رویداد، آنها روی برنامههای آتی خود برای پیشرفت در صنعت مانور دادند که همگی اشتراکی بهنام «محتوای اختصاصی» داشتند.
در کنفرانس برگزارشده، پلتفرم بریکر از طرحها و علاقهمندیهای خود برای خرید برنامههای اختصاصی صحبت کرد. گیملت و شرکت مادرش، اسپاتیفای، برنامهای شبیه به پنجرههای اختصاصی را مطرح کردند که در آنها، برنامههای اختصاصی برای دورههای زمانی مشخص، تنها در پلتفرمهای مخصوص پخش شوند. بهعلاوه، استودیوِ اختصاصی اسپاتیفای نیز از طرحهای خود برای تولید برنامههای اختصاصی سخن گفت که تنها روی پلتفرم خودشان دریافتکردنی خواهد بود. مت سَکس، مدیرعامل لومیناری، جزئیات زیادی از برنامههای خود را در هاتپاد بهاشتراک نگذاشت. البته، آنها قبلا در همکاری با نیویورکتایمز برنامههایشان را برای سلطهی هرچهبیشتر بر بازار پادکست رونمایی کرده بودند.
لومیناری در مصاحبه با نیویورکتایمز گفته بود از ژوئن سال جاری میلادی، کاربران علاقهمند میتوانند با پرداخت ماهانه ۸ دلار، به پادکستهایی انحصاری در آن پلتفرم دسترسی داشته باشند. چنین قیمتی دوبرابر دیگر رقیب مشابه، یعنی Stitcher است که ماهانه ۴.۹۹ دلار از کاربران پولی دریافت میکند. کاربران پولی به بیش از ۴۰ پادکست بدون تبلیغات دسترسی خواهند داشت. بهعلاوه، برخی پادکستهای کنونی نیز از آن بهبعد، تنها برای آنها پخش میشوند. پلتفرم مذکور برنامههای رایگان سرویسهای دیگر را هم پوشش خواهد داد که با هدف جذب هرچهبیشتر مخاطب انجام میشود.
تایمز ادعا میکند لومیناری در جذب سرمایهی جدید خود، ۱۰۰ میلیون دلار کسب کرده است. پس از جذب سرمایه، تعدادی از تولیدکنندگان مشهور پادکست همکاری خود را با آن شرکت شروع کردند. واندری (Wondery) و نیویورکمدیا (New York Media) و رینگر (Ringer) هرکدام درحالحاضر برنامههای مشهوری در حوزهی پادکست دارند و برای لومیناری نیز، سه برنامهی جدید تولید خواهند کرد. بهعلاوه، ستارگان رادیوهای عمومی نیز با آن شرکت همکاری خواهند کرد که ازآنمیان، میتوان به آدام دیویدسون و گای راز اشاره کرد.
درکنار تولیدکنندگان و ستارگان مذکور، افراد مشهوری همچون تولیدکنندگان برنامهی اسلو برن (Slow Burn)، یعنی لئون نیفاخ و اندرو پارسونز و نیز پروژههایی جدید از جیکوب ویزبرگ و مالکوم گلدول نیز به برنامههای لومیناری اضافه خواهند شد. همچنین از میان تهیهکنندگان زن که به آن پلتفرم میپیوندند، میتوان به لنا دانهام و مهنوش زمردی، تهیهکنندگان برنامهی Not to Self اشاره کرد.
باتوجهبه تمام برنامههای متنوع پلتفرمهای پادکست، این سؤال مطرح میشود: «شنوندگان چه جایگاهی در آنها دارند و چه تغییراتی را شاهد خواهند بود؟»
اکثر طرفداران پادکست ترجیح میدهند از چند اپلیکیشن مختلف برای گوشدادن به برنامههای دلخواهشان استفاده نکنند. البته، اگر همهی پلتفرمها اصرار داشته باشند محتوای اختصاصی و انحصاری تولید کنند، مخاطبان با مشکلاتی روبهرو خواهند شد. شاید برنامههای پیش روی پلتفرمها به تجربهای برای کاربران منجر شود که به تغییر سرویسهایی همچون نتفلیکس، آمازون، هولو، اچبیاو و موارد دیگر برای تماشای فیلم و سریال شبیه باشد.
اگر شما نیز به گوشکردن پادکست علاقهمند باشید، با کمی تصور اولیه، به ناراحتکنندهیودن وضعیت احتمالی پی میبرید. تصور کنید برای گوشدادن به برنامههای دلخواه، مجبور باشید بین چندین اپلیکیشن جابهجا شوید. شاید این کار در دستگاههای هوشمند امروزی آسان باشد؛ اما قطعا دلپذیر و جذاب نیست. بهعلاوه، تبلیغات برای پادکستها امروزه امری کاربردی و سودده محسوب میشود. درواقع، آنها اکنون نیز با دریافت تبلیغات از کسبوکارهای متنوع میتوانند بهخوبی هزینههای ساخت پادکست و حتی درآمد مناسبی کسب کنند. درنهایت، مدل کسبوکاری که برپایهی تبلیغات باشد (مدل کنونی و نه اشتراک پولی برای گوشدادن به محتوای اختصاصی)، برای تهیهکنندگان در همهی ابعاد و حوزهها مناسب خواهد بود و سرمایهگذاران متنوع نیز میتوانند برنامههای مناسب برای عرضهی محصول و خدمات خود را راحتتر پیدا کنند و فقط سرمایهگذاران بزرگ با مدلهای درآمدی سنگین، از چنین روند و مدلی خوشنود نخواهند بود.
یکی از موضوعات دیگری که در بررسی مدل کسبوکاری و درآمدی پادکستها باید بررسی شود، ایجاد کمترین مانع برای ورود به صنعت است. بهبیانِدیگر، اکنون هر فردی با میکروفنی ساده و اتاقی تقریبا ساکت و توانایی بارگذاری فایل در اپلیکیشنهای پادکست، میتواند برنامه تولید کند. ورود بازیگران بزرگ با سرمایههای چشمگیر، شنوندگان را مجبور میکند تا هزینهی اشتراکهای ماهیانهی خود را دقیقتر برنامهریزی کنند که درنهایت، به شنیدهنشدن پادکستهای ساده و کوچک شخصی منجر میشود.
مدل درآمدی اشتراک ماهیانه قطعا برای تهیهکنندگان باسابقه و بزرگ مفید خواهد بود؛ یعنی کسانی که برنامههای حرفهای خود را در استودیوهای گرانقیمت آماده میکنند و هزینههای تولید هنگفتی نیز میپردازند. قطعا شرکتهای بزرگ که میلیونها سرمایه در پلتفرمهای تولید و توزیع پادکست تزریق میکنند، به برنامههای حرفهای با هزینههای زیاد علاقه دارند؛ اما عاشقان دنیای پادکست، برنامههای جدید و تهیهکنندگان شخصی، تجربههای خاص و انواع دیگری از محتوا را میپسندند و شاید علاقهمند همیشگی آن برنامههای حرفهای نباشند. درنهایت، آنها میخواهند موانع ورود به صنعت پادکست در کمترین وضعیت باشند.
با افزایش پلتفرمهایی که فقط برنامههای حرفهای را برای مشتریان پولی عرضه میکنند، شنوندگان با انتخابهای کمتری روبهرو خواهند شد. درنتیجه، صنعت پادکست هم مانند صنایع دیگر میشود که تنها افرادی با دسترسی به سرمایه و امکانات فراوان بتوانند در آن خودی نشان دهند و مراحل موفقیت را با سرعت بیشتری طی کنند. البته، نمیتوان مخالف تبدیلشدن پادکست به صنعتی حرفهای شد؛ اما تهیهکنندگان و فعالان اصلی آن باید در مسیر توسعه، دلیل اصلی عشق به پادکستها و وفاداری دائمی شنوندگان را فراموش نکنند. آنها باید بدانند ذات پادکست با تجربههای جدید و حتی اشتباههای تولید برنامه گره میخورد. پادکست آنجایی جذاب میشود که تهیهکنندگان ارتباط نزدیکی با شنوندگان داشته باشند.
پلتفرم پترون (Patreon) رویکردی جالبی برای درآمدزایی تهیهکنندگان دارد. آنها تصمیم گرفتهاند در سال پیش رو، درآمد یک میلیارد دلاری از پرداختها را به تهیهکنندگان تزریق کنند که حجم زیادی از آنها، تولیدکنندگان پادکست هستند. این تهیهکنندگان بهمرور برنامههای جذابی تولید کردهاند که امروزه، درحد استانداردهای صنعت قرار دارند. روال کارها بدینشکل است که برنامههای رایگان را در پلتفرم پترون برای عموم عرضه میکنند و قسمتهای خاصی نیز تنها برای مخاطبان پولی ارائه میکنند. شاید چنین روندی ایدهآل نباشد؛ اما حداقل شنونده را با حق انتخابی روبهرو میکند که درکنار گوشدادن به محتوای دلخواه، درصورت تمایل، بتواند با پرداخت حق عضویت برنامههای بیشتری هم گوش دهد.
درمقابل مدل درآمدی مذکور، سرویسی شبیه به نتفلیکس برای پادکستها مخاطب را مجبور میکند هزینهای ماهانه برای مجموعهای از محتوا بپردازد که شاید علاقهای به شنیدن همهی آنها نداشته باشد. چنان رویکردی برای ویدئو پذیرفتنی است؛ چون بههرحال صنعتی گران محسوب میشود؛ اما برای چنین مدلی از محتوا احتمالا مدل مناسبی نیست.
تصور کنید ماهانه هزینهای برای عضویت در پلتفرم پادکست پرداخت میکنید. چقدر از آن به برنامهی دلخواهتان پرداخت خواهد شد؟ شاید بهتر باشد تهیهکنندگان بهجای استفاده از کانالهای آنچنانی، بهصورت مستقیم با مخاطبان درارتباط باشند؛ چراکه درصورت اجرای آن مدل و جذابنبودن مجموعه و پلتفرمی که برنامه در آن قرار میگیرد، مخاطبان نیز عضویت ماهانه را لغو خواهند کرد و دراینمیان، هم تهیهکننده و هم سرمایهگذار زیان میکنند.